.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 6023
  • بازدید دیروز : 41
  • کل بازدید : 1544517
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/9/28    ساعت : 4:56 ع
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها

قرآن کتاب آسمانی است که باطل ابدا در آن راه ندارد. قرآن جلوه‌ای از جلوات علم خداند است که در اختیار بشر قرار گرفته است. تقدس و عظمت قرآن از خاتمیت آن کتاب آشکار است؛ چرا که کتابی است که بعد از ارسال رسولان الهی و بعد از نزول بسیاری از کتب آسمانی بر زمین نازل شد. از این رو کتاب قرآن ناسخ تمام کتب آسمانی گذشته و شامل تمام علومی است که خداوند از اول خلقت تا زمان نزول قرآن بر این کره خاکی نازل کرده است. کتابی که علومش انتها ندارد و هیچ کسی نتوانسته ادعا کند که به ژرفای این کتاب شریف رسیده است.


قرآن آزمایش الهی است


قرآن با تمام عظمت و بزرگی که دارد خود امتحان و آزمایشی برای مسلمانان است. خداوند از روی حکمت الهی خویش قرآن را بی نیاز از مفسر قرار نداده است. تمسک به قرآن بدون یافتن مفسر آن امکان پذیر نمی‌باشد. هنگامی که از امام صادق علیه السلام پرسیده شد آیا قرآن برای مردم کفایت نمی‌کند؟ «مَا یَکْفِیهِمُ الْقُرْآنُ؟ قَالَ بَلَى إِنْ وَجَدُوا لَهُ مُفَسِّرا» (1) در پاسخ فرمودند: «آری، اگر برای آن مفسری بیابی» امام صادق علیه السلام به صراحت فرمودند که کفایت کردن قرآن به شرط مفسرش می‌باشد و کفایت این کتاب آسمانی برای هدایت مردم به استقلال نیست.


قرآن بدون مفسر مانند صید در بند است


قرآن بدون مفسرش مانند صید دست و پا بسته است؛ چرا که اهل حق و اهل باطل مدعی قبول قرآن هستند و مبطلین و گمراهان می‌توانند به وسیله تفسیر به رأی از قرآن سوء استفاده بنمایند. تاریخ این حقیقت را به اثبات رسانده است. قدریه، حروریه، مرجئه، خوارج و معتزله معتقد به قرآن بودند و اعتقادات خویش را مبتنی بر آیات قرآن بیان می‌کردند. همانطور که با هم اختلاف داشتند مدعی بودند که عقایدشان مبتنی بر قرآن است.


فرقه‌هایی بسیار مختلف در میان اسلام به وجود آمد که همگی علاوه بر اینکه اختلاف داشتند بر انتساب خویش به قران تاکید می‌کردند و این اختلاف بسیار واضح، حکایت از عدم صحت همه این فرقه‌ها دارد  و در این میان قرآن است که مورد ادعای تمام گروه‌ها و فرقه‌ها است و هیچگاه قرآن در برابر کسی که به عمد یا به سهو از قران برداشت اشتباه می‌کند به سخن نمی‌آید و او را مفتضح نمی‌کند.


قرآن بدون مفسر، که میان مصحف است زبانی برای دفاع ندارد و مانند صید در بند است. از این رو سرّ کلام گهر بار امام صادق(ع) نمایان می‌شود که فرمود: «قرآن برای شما هنگامی کفایت می کند که برای آن مفسری بیابی»


قرآن دعوت به تبیین پیامبر می‌نماید


قرآن خود نیز به خوبی به این حقیقت خبر می‌دهد و این هشدار را به مسلمانان می‌دهد که آیات قرآن مجموعه ای از محکمات و متشابهات است و کسانی در قلب‌هایشان «زیغ» وجود دارد برای ایجاد فتنه اقدام به تأویل مغرضانه قرآن می‌نمایند. کلام الله به صراحت مردم را رجوع به پیامبر می‌دهد و می‌فرماید: «بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (نحل 44) طبق این آیه شریفه قرآن زمانی شایسته تفکر کردن است که تبیین پیامبر را همراه داشته باشد. در این آیه خداوند به رسولش خطاب می‌کند که: ما قرآن را به تو نازل کردیم تا تو آن را برای مردم تبیین کنی آنچه را که به سمت مردم نازل شده است شاید که تفکر کنند. در حقیقت آن چنان آیات قرآنی محتاج تفسیر و بیان رسول الله هستند که بعد از تبیین پیامبر خداوند می‌فرماید «لعلهم یتفکرون» شاید که تفکر کنند.


قرآن تفسیر شده در سینه‌های اهل بیت


قرآن که مظهری از نور خدا است در مقابل همه مردم «بین» نیست. این کتاب عظیم و علم الهی معلوم و مکشوف گروهی ویژه می‌باشد. در این باره قرآن می‌فرماید: «بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فی‏ صُدُورِ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ ما یَجْحَدُ بِآیاتِنا إِلاَّ الظَّالِمُونَ (عنکبوت 49) آیات بینات در صدور و سینه‌های کسانی است که خداوند متعال به ایشان علم داده است. بنابراین برای رسیدن به حقیقت قرآن و علم الهی که در قرآن نهفته است باید دنبال کسانی گشت که قرآن به صورت بین و آشکار در قلب‌های ایشان قرار دارد. این گروه هیچ گاه در پس الفاظ قرآن باقی نمی‌مانند و متشابه را از محکم باز می شنا سند.


تشابه آیات مربوط به ظاهر قرآن است در حالی که آیات قرآن به صورت تبیین شده در قلب‌های ایشان قرار دارد. از این رو تکلم ایشان وحی است؛ و رأی ایشان علم است و رأی غیر از ایشان جهل است و تباهی.


امام صادق علیه السلام مفسر و معلم قرآن


امام صادق علیه السلام یکی از کسانی است که از مصادیق این آیه شریفه می‌باشد و به بیانی دیگر آیات قرآن که جلوه‌ای از جلوات علم الهی است به صورت تبیین شده در سینه امام صادق علیه السلام قرار داده شده است و ایشان معلم و مترجم آیات قرآن مجید می‌باشد غیر از ایشان و معصومین دیگر کسی مصداق این آیه شریف نیست. کسانی می‌توانند مدعی فهم قرآن را داشته‌باشند که آیات قرآن به صورت بین و آشکار شده در سینه‌های ایشان وجود داشته باشد در غیر این صورت تفسیر ایشان از قرآن از روی علم نخواهد بود.


امام صادق علیه السلام بابی به سوی فهم اراده الهی از آیات قرآن است. به راستی چه کسی می‌تواند قطعا و بدون شک و شبهه بگوید که خداوند متعال از آیاتی که نازل کرده است چه مقصودی و مرادی داشته است؟ جز کسانی که خداوند ایشان را عالم به این علوم نموده است و سینه‌های ایشان محل نزول آیات تبیین شده می‌باشد.


کلمات نورانی امام صادق علیه السلام لقای علم خداوند است


کلمات امام صادق علیه السلام این علم عظیم را که از دسترس بشر عادی خارج است تنزل داده تا برای همه انسان‌های غیر معصوم قابل فهم و دسترسی باشد از این رو می‌توان گفت که کلمات گهربار آن حضرت برای ما لقای علم الهی است؛ چراکه ما راهی جز تبیین پیامبر و جانشینان پیامبر برای رسیدن به قرآن تبیین شده نداریم. لقای علم الهی مساله ای است که قابل ارزش گزاری مادی نیست.


روزی سفیان ثوری یکی از مخالفین حضرت صادق علیه السلام از حضرتش کلامی شنیدند از شدت تعجب و لذت از کلام امام صادق علیه السلام گفت: «به خدا سوگند این کلام گوهر است» امام صادق علیه السلام در جواب او فرمودند: «بلکه از گوهر هم برتر است؛ چرا که گوهر سنگی بیش نیست»(2)


 و به راستی علم الهی کجا و درّ و گوهر کجا؟ همه کلمات امام صادق علیه السلام از در و گوهر برتر و والاتر هستند چرا که علم حضرتش علم رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بود. هرکسی که ادعای تبعیت از رسول خدا را می‌کند ناگزیر باید در برابر علم او زانوی تعلیم بزند و عمر خویش را صرف بهره گیری از علم الهی او کند.


امام صادق علیه السلام حامل علوم و فضایل پیامبر اعظم


 ابوحنیفه از مخالفان امام صادق علیه السلام است. وی با اینکه خود رئیس مکتب و فرقه ای بود مدتی در محضر امام صادق علیه السلام به یادگیری پرداخت. او برای شنیدن از حضرت آمده بود که حضرت جعفر بن محمد الصادق علیهما السلام بیرون آمد در حالی که عصایی در دست داشت. ابوحنیفه گفت: «ای فرزند رسول خدا سن شما به حدی نرسیده است که احتیاج به عصا داشته باشید» حضرت صادق علیه السلام فرمودند: «آری سن من به کهولت نرسیده است اما این عصای رسول خدا است و برای تبرک آن را در دست گرفته ام» ابوحنیفه از جای جهید تا عصا را ببوسد حضرت آستین خویش را بالا زد و فرمود: «این پوست رسول خدا است و این موی رسول خدا است آن را نمی‌بوسی و بر عصا بوسه می‌زنی؟»(3)


انبیای الهی سائل علم امام صادق علیه السلام


امام صادق مبین و مفسر قرآن است. هرکس بخواهد اراده خداوند را از آیات قرآن بفهمد باید به سمت کلمات گهربار آن امام همام حرکت کند. علم امام صادق منحصر در فروعات فقهی نیست. علم او بالاتر از علم سلیمان نبی است. همان سلیمانی که وزیر و وصیش آصف بن برخیا بود. آصف بن بخیا از چنان علمی برخوردار بود که در کمتر از چشم به هم زدن توانست تخت بلقیس را که در چندین فرسخی قرار داشت به دربار سلیمان بیاورد.


علم آصف بن برخیا به او قدرت دخل و تصرف در عالم تکوین داد. علم امام صادق علیه السلام به چه مقدار است؟ نه تنها اینکه علم امام صادق از وصی حضرت سلیمان بالاتر است، بلکه امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «سلیمان اسم الله اکبر نزدش بود و به وسیله آن اسم آنچه را که دعا می کرد استجابت می شد و آنچه را که از خدا می‌خواست به او عطا می‌شد سلیمان نیز اگر امروز بود به ما محتاج بود».(4)


سلیمان با اینکه دعایش مستجاب بود و دارای علمی کثیر بود تا حدی که وصیش قدرت تصرف در تکوین را پیدا می‌کند اگر در زمان امام صادق علیه السلام زندگی می‌کرد محتاج علم الهی امام صادق علیه السلام می‌شد.


قبول کردن امامت امام صادق علیه السلام بالاترین افتخار عالم هستی


بی‌شک ما مفتخریم که معتقد به امامت کسانی هستیم که هیچ گاه نمی‌دانم و به یادم نیست و الفاظی از این گونه را نفرموده‌اند؛ بلکه همیشه خبر از علم الهی خویش داده‌اند و به صریح‌ترین صورت فرموده‌اند: «أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ کُلُّ مَا لَمْ یَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَیْتِ فَهُوَ بَاطِل‏»؛ هر آن چیزی که از این خانه (خانه اهل بیت) خارج نشود باطل است.(5)

 
کلمات امام صادق علیه السلام علم صحیح می‌باشد. علم صحیحی که فقط نزد اهل بیت است. احادیث فراوان آن حضرت آب حیات می‌باشد. هرکس یا هر جامعه‌ای که بخواهد به حیات طیبه برسد؛ باید از این آب گوارا و آب حیات بنوشد و هر جامعه‌ای که افراد آن از این آب حیات سیراب نشده‌اند آن جامعه و آن افراد به هیچ مقصودی نخواهند رسید و آن جامعه هیچ‌گاه حیات طیبه نخواهند داشت. جاری شدن احادیث اهل بیت در جامعه باعث ایجاد حیات طیبه خواهد بود و محرومیت جامعه از استفاده از کلمات آن امام همام و دیگر ائمه یعنی نداشتن حیات طیبه و در نتیجه حیاتی بر اساس جهل و نادانی خواهد بود.


پی نوشت ها:
1- الکافی 1 249 باب فی شأن إنا أنزلناه فی لیلة القدر
2- مناقب آل أبی طالب - ابن شهر آشوب - ج 3 - ص 373
3- مناقب آل أبی طالب - ابن شهر آشوب - ج 3 - ص 372
4- مناقب آل أبی طالب - ابن شهر آشوب - ج 3 - ص 374
5- وسائل‏الشیعة 27 74 7- باب وجوب الرجوع فی جمیع الأحکام

 

 

 




مطلب بعدی : « عبادت خالصانه »       


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا